توسل را با فریاد رسی و استعانت اشتباه می گیرند. توسل یعنی وسیله قراردادن در دعا و نیایشی که انسان با خدا دارد با وسیله ای که مشروع بودن استفاده از آن وسیله،در شرع برسمیت شناخته شده باشد.
در سراسر کتاب و سنت، توسل به سه صورت مجاز است و لاغیر.
1- توسل به اسماء الله الحسنی.
مثلاً فرد بگوید خدایا به خاطر رحمتت،بزرگیت، جمالت،جبروتت و غیره ... مثال:برحمتیک یا ارحم الراحمین. یا اینکه در آخر دعا می گوئیم انک انت الغفور الرحّیم.
2- توسل به عملِ صالحِ خودِ دعا کننده.
یعنی شخص متوسل، یک عمل صالح خودش را عرضه کند و بگوید خدایا به خاطر فلان عمل صالحی که انجام دادم فلان مطلوب را از تو می خواهم مثال: ربنا آمنّا بما انزلت و اتبعنا الرسول فکتبنا مع الشاهدین.(آل عمران 53) برای اینکه خدا او را جزو شاهدین قرار دهد، فرد دعا کننده، ایمانش و تبعیت از رسول را به عنوان وسیله عرضه می کند در واقع « وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ » همین است یعنی مؤمنین چیزی که موجب تقرب به خداست را بیاورند (ایمان و عمل صالح) یعنی بگویند خدایا ایمان آوردیم و تبعیت رسول اکرم نمودیم،جهاد فی سبیل الله کردیم، علیه طواغیت مقابله کردیم، تسلیم برنامه تو شدیم و تبلیغ امر و شریعت تو نمودیم پس تو هم مغفرت نصیبمان بگردان و ما را ببخشای. [3]
3- توسل به دعای مومنی دیگر در حال حیاتش
یعنی شخصی پیش یک نفر صالح می رود (بعد از اینکه اخذ اسباب و مقدمات کار کرده باشد) میگوید بیائیم دو نفری برای حل فلان مشکل من دست به دعا برداریم و از خدا کمک بخواهیم.
مثال: پسران یعقوب پیش پدرشان می روند و می گویند: «قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ» (97 یوسف) در اینجا پدرشان نمرده است و در جای دیگری نیست، مثلاً خودشان در مصر نیستند و پدرشان در فلسطین. می گویند پدرجان چون ما خطا کرده ایم آمده ایم تو بر ایمان طلب بخشش کنی. یعنی خودمان مقدماتی که توبه من قریب باشد و استغفار کردن را آماده نموده ایم و حال تو برایمان طلب بخشش بنما. حتی نه اینکه خودش ببخشد بلکه طلب بخشش از خدا نما. در اینجا حضرت یعقوبِ زنده یِ حاضر، وسیله شده است برای طلب بخشش از خدا و احتمال دارد که اصلاً خداوند طلب بخشش را هم قبول نکند.
در سوره ی نساء در مورد افرادی که دچار موضع خطا شده اند خداوند می فرماید: و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فستغفروالله و استغفر لهم الرسول لوجدوالله تواباً رحیما (نساء 64) اگر آنها می آمدند پیش تو (به عنوان وظیفه خودشان) استغفار پیش خدا می کردند و استغفار رسول (را هم وسیله) می کردند آن وقت خداوند برای آنها توابیت و رحیمت داشت. در این جا حضرت رسول وسیله قرار گرفته است حضرت رسولی که در آن زمان زنده است (جاءوک).
مسئله ی دیگری که بعضی افراد برای توسل جستن به غیر خدا به آن استشهاد می کنند مسئله ی توسل عمربن خطاب به عباس عموی پیامبر است. در مدینه خشکسالی بود مسلمانان برای نماز استسقاء بیرون رفتند عمربن خطاب درخواست کرد که عباس با آنها بیاید. در صحرا گفت خدایا این عباس عموی پیامبر تست ما او را شفیع قرار می¬دهیم در پیشگاه تو، دعای او را قبول فرما. در اینجا در عین حال که به عباس می گوید برایمان دعا کن خودش هم دارد دعا می کند که خدایا دعای او را قبول فرما.(در این صحنه عباس زنده و در آن مکان حاضر است).
در اینجا قاطعانه اعلام می کنم که به غیر از این سه نوع توسل،نوع چهارمی در کتاب و سنت وجود ندارد