سوره ی احزاب را از اول سوره، به خوبی مطالعه کنید این سوره در مورد یکی از مهم ترین مسائل دوره ی مدینه یعنی جنگ احزاب بحث می کند. این جنگ اثرات فوق العاده ارزشمندی در تثبیت اسلام داشت.بعد از این جنگ بود که دولت اسلامی چنان استقرار و ثباتی پیدا کرد که ترسِ از حکومت اسلامی، بر قلوب کافرین حاکم شد؛ چرا که ضربه ی اصلی را در این جنگ، متحمل شدند. خداوند بعد از اینکه کل ماجرا را تعریف می کند قضیه را به این صورت جمع بندی می نماید:
در این ماجرا (جنگ احزاب) برایتان چه کرده م:
1- به نسبت کافرین:
« وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنَالُوا خَیْراً » (آیه 25)
آنهایکه موضع کفر گرفته بودند با غیظ و خشمی که داشتند خدا آنها را برگرداند در حالی که هیچ نفعی نصیبشان نشد.
«کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ »
و خداوند برای مؤمنین به نسبت مسئله قتال . کفایت کرد
« وَکَانَ اللَّهُ قَوِیّاً عَزِیزاً »
2- به نسبت اهل کتاب:
«وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن صَیَاصِیهِمْ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ» (آیه 26)
اهل کتابِ حامی کافران را از قلعه و دژهایشان پائین آورد و قلبشان را پر از تیر رعب و وحشت کرد.
«فَرِیقاً تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقاً »
جماعتی از آنها را می کشید وعده ای را اسیر می نمائید. [1]
3- از لحاظ غنائم مادی:
« وَأَوْرَثَکُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیراً »(آیه 27)
زمینهایشان و خانه هایشان و اموالشان و حتی زمینهائی که داخل آن نشدید را ارث شما قرار داد.
و حال ادامه ی سوره:
« یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ » ( آیه 28)
"ای پیامبر به زنهایت بگو". چطور شد که بحث از کمکهائی که خدا به مومنین کرده بود به زنهای پیامبر رسید؟ آیا بین اینها رابطه ای موجود است؟ چه رابطه ای؟
تا قبل از جنگ احزاب وضعیت اقتصادی جامعه ی اسلامی در سطح پائینی قرار داشت. رهبر جامعه هم قرار است مثل ضعیف ترین فرد جامعه زندگی کند.
"انّ الله فرض علی الائمه العدل ان یقّدروا انفسهم بضعفه النّاس"
خداوند فرض نموده بر پیشوایان جامعه که زندگی مادی شان را مثل ضعیف ترین فرد جامعه، تنظیم کنند. در نتیجه زندگی پیامبر و همسرانش بسیار به سختی می گذشت. حال که اموال و دارائی زیادی نصیب مسلمانها شده است زنهای پیامبر، درخواست تغییر وضع می کنند. خدا هم در جواب می فرماید:
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحاً جَمِیلاً » ( آیه 28)
ای پیامبر به زنهایت بگو اگر دنیا و زینتهای حیات دنیا را می خواهید بیائید تا بهرمندتان سازم و بعد از آن طلاقتان دهم طلاق دادنی زیبا و بدون دردسر. چرا؟ چونکه من داعی اولم و اجازه تغییر زندگی را ندارم اگر می توانید، تحمل کنید و اگر نمی توانید بیائید زندگی تان را تأمین کنم ولی دیگر این افتخار که همسر رهبر جامعه باشید را از دست می دهید.
«وَإِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنکُنَّ أَجْراً عَظِیماً » ( آیه 29)
و اگر خدا و پیامبر و آخرت را می خواهید برای هر کدام از شما که در این راه نیکوکارانه قدم بردارد اجر عظیمی است.
«یَا نِسَاء النَّبِیِّ مَن یَأْتِ مِنکُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً »( آیه 30)
چونکه شما الگوی جامعه هستید پس هر کدام از شما مرتکب منکری آشکار شود دو برابر با شما حساب خواهد شد و این برای خدا آسان است.
« وَمَن یَقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحاً نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقاً کَرِیماً » ( آیه 31)
و هر کس از شما پیوسته فرمانبرداری خدا و رسول بنماید و عمل صالح انجام دهد دو برابر اجر به او عطا خواهیم کرد.
« یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفاً » ( آیه 32)
ای زنهای پیامبر شما مثل زنهای دیگر نیستند (چون شما الگو هستید؛ خوبی و بدی شما در مسیر پیشرفت و تنزل زنهای جامعه تأثیر دارد) شما حق ندارید بطور نرم و لطیف سخن بگوئید تا کسانیکه در قلبشان مرض وجود دارد دچار طمع شوند بلکه باید بصورت محکم و معروف سخن گوئید.
« وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى » ( آیه 33)
از خانه هایتان بیرون نیائید. و مثل برج دارای زینت و زیور و آرایش، همچون تبرج زمان جاهلیت نباشید.
« وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ » ( آیه 33)
نماز را بپای دارید و ادای زکات کنید و اطاعت خدا و رسول نمائید. چرا؟ چونکه:
« انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً » ( ادامه ی آیه 33)
حال آیه را طبق نظریه اهل تشیع بررسی کنیم.ای زنهای پیامبر اهل حیات اخروی باشید،نرم سخن مگوئید. در خانه بمانید، آرایش نکنید و اطاعت خدا و رسول بنمائید.چونکه خداوند می خواهد که علی بن ابیطالب و فرزندانش از هر گونه نا پاکی بدور باشند!!.
اما در واقع تفسیر صحیح آیات این است: خداوند یک سری دستورات به زنهای پیامبر می¬دهد و در پایان این دستورات منظور خود را از این دستورات بیان می کند. ای زنهای پیامبر چون شما الگوی زنان دیگر هستید خداوند می خواهد اگر رجس و ناپاکی در میان شماست آنرا بردارد و با تمام وجود پاکتان گرداند. احتمال دارد بگویند ضمیرهای دیگر مونث است چرا در اینجا از عنکم استفاده شده است می گویم آن ضمیر کم است و به اهل بر می گردد.در عربی هر وقت کلمه ی اهل به کار می رود برای آن ضمیر جمع به کار می رود حتی اگر یک نفر مونث باشد. به عنوان مثال نگاه کنید به آیه ی 73 سوره ی هود. ملائک رو به زن ابراهیم کرده و می گویند:
« أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ ».
اتعجبین مفرد مونث است و علیکم ضمیر جمع مذکر مخاطب . این کم مرجع آن اهل است. اگر از یک عرب بپرسند "کیف حال اهل بیتک؟" حتی اگر فقط یک زن داشته و فاقد فرزند باشد می گوید " هُم بخیرٍ". جالب اینجاست که آیه ی بعدی هم دوباره راجع به زنان پیامبر است:
« وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفاً خَبِیراً » ( آیه 34 سوره احزاب).
یک تذکر:قرآن در حدیثی بنام "سفره ی چیده شده ی الهی" معرفی شده است. و این سفره ای نیست که انسان غذایش را از جایی دیگر بردارد و بیاید سر این سفره بخورد. بلکه این سفره ( قرآن) قبلاً از طرف خداوند متعال چیده شده است. بنابراین در هنگام مطالعه ی قرآن باید ذهنمان را از تعصبات و تعلقات و عقاید قبلاً پذیرفته شده، خالی کرده و با دانستن قواعد و اسلوب و لغت زبان عربی مطالعه کرده و صمیمانه از هدایتِ کتاب بهره گیریم. هرچه گفته بود همان درست است. نه اینکه ذهنمان را پر از مسائلی کنیم که قبلاً آنها پذیرفته ایم و بعد در قرآن به دنبال دلیلی برای اثبات آن باشیم که در آن صورت جز به گمراهی به مسیر دیگری نخواهیم رفت.
[1]: صیغه را به مضارع آورده است که صحنه را جلو چشم احساس کنیم